شعر “آب می سوخت” از یحیی وحیدی 20 آگوست 2019
در آتش شرم ، آب می سوخت
آنجا که گل و گلاب می سوخت
یک باغ پر از شکوفه ی سرخ
در سایه ی آفتاب می سوخت
هر دیده که رنگ آب می دید
می خواست بگوید آب می سوخت
در پاسخ کودکان تشنه
مشک و علم و جواب می سوخت
صد نیل اگر فرات می شد
از داغ دل رباب می سوخت
پیراهن خیمه های غیرت
از کینه ی بی حساب می سوخت
از بس که ستم ز حد فزون بود
در خشم خدا، عذاب می سوخت
از قطره ی اشک داغ “ترنم”
شعر و قلم و کتاب می سوخت
لینک کوتاه : http://dorahak.ir/?p=412 برچسب ها : dorahak , ترنم , دوراهک , شعر , شهر دوراهک , یحیی وحیدی
- یحیی وحیدی
- 670 views
- بدون نظر
به نکات زیر توجه کنید