شعر با مضمون عاشورا از حاج رسول عبداللهی 12 سپتامبر 2019
لبت بسته نمی گویی سخن تو
بگو حرفی مسوزان قلب من تو
علی جان چشم خود بگشا به رویم
جواب خواهر زارت چه گویم
ز تیغ کین دو تا شد فرق نازت
فدای آن همه سوز و گدازت
سفر کردی تو از این دار فانی
نخواهم بعد تو این زندگانی
علی جان مادرت بی صبر و تاب است
ز هجر روی تو جانش کباب است
غمت آتش زده بر جان بابا
ز داغت لاله گون شد دشت و صحرا
خداوندا جوانم رفت از دست
گل من اکبرم لب از سخن بست
لینک کوتاه : http://dorahak.ir/?p=642 برچسب ها : dorahak , انجمن شعر و ادب , حاج رسول عبداللهی , دوراهک , رسول عبداللهی , شعر , شهر دوراهک
- رسول عبداللهی
- 1,081 views
- بدون نظر
به نکات زیر توجه کنید