شعر “گذر از بام فرشته” از یحیی وحیدی 19 آگوست 2019
ظهری که عطش به باغ می ریخت
پروانه هوای پر زدن کرد
تا حرمت عشق ، پاس دارد
قنداقه به دور نسترن کرد
با خون گلوی غنچه، وا کرد
درهای تمام آسمان را
بر قامت عرش نقش خون زد
تا رنگ کند مگر جهان را
پر کرد تبسمش فضا را
وقتی که به کام تشنه، خون ریخت
خونی که ز داغ لاله نوشید
از حنجر خویشتن برون ریخت
با خنده ی سرخ او رقم خورد
آغاز سرودن قناری
گل کرد زمین و لاله سر زد
در سایه ی آن قیام جاری
با بال و پری به وسعت عشق
تا باغ شکوفه ها سفر کرد
از بس که هوای پر زدن داشت
از بام فرشته هم گذر کرد
- یحیی وحیدی
- 1,022 views
- بدون نظر